مکتب اخلاقی امام رضا علیه‌السّلام که در سنت و سیره ایشان تجلی یافته است، همان مکتب قرآن و رسول الله صلی الله علیه و آله است. از همین رو خواندن و عمل به این آموزه‌های اخلاقی، می‌تواند ما را به همان جایگاهی برساند که اهل بیت علیه‌السّلام از ما انتظار دارند و می‌خواهند تا ما خدایی شویم و به محبت علمی و عملی به آنان نزدیک گردیم و به خدا تقرب جوییم.

بی‌گمان بیان همه آموزه‌های اخلاقی مکتب رضوی علیه‌السّلام در این مقاله شدنی نیست ولی « آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید»

چشیدن شهد شیرین گلبرگ‌های کلام و سخنان حضرت امام رضا علیه‌السّلام خود می‌تواند ما را در رسیدن به مکتب اخلاقی ایشان یاری رساند.

خصوصيات اخلاقي و زهد و تقواي آن حضرت به گونه‌اي بود كه حتي دشمنان خويش را نيز شيفته و مجذوب خود كرده بود. با مردم در نهايت ادب تواضع و مهرباني رفتار مي‌كرد و هيچ‌گاه خود را از مردم جدا نمي‌نمود. يكي از ياران ايشان مي گويد: شبي امام ميهمان داشت، در ميان صحبت، چراغ، ايرادي پيدا كرد، ميهمان امام دست پيش آورد تا چراغ را درست كند، اما امام نگذاشت و خود اين كار را انجام داد و فرمود: ما گروهي هستيم كه ميهمانان خود را به كار نمي‌گيريم.

شخصي به امام عرض كرد: «به خدا سوگند هيچكس در روي زمين از جهت برتري و شرافت اجداد، به شما نمي‌رسد.» امام فرمودند: تقوي به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار آنان را بزرگوار ساخت.

مردي از اهالي بلخ مي‌گويد: «در سفر خراسان با امام رضا علیه‌السّلام همراه بودم. روزي سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتي سياهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ايشان غذا بخورند. من به امام عرض كردم: فدايت شوم بهتر است اينان بر سفره اي جداگانه بنشينند. امام فرمود: ساكت باش، پروردگار همه يكي است. پدر و مادر همه يكي است و پاداش هم به اعمال است.»

ياسر، خادم حضرت مي گويد: امام رضا علیه‌السّلام به ما فرموده بود: اگر بالاي سرتان ايستادم (و شما را براي كاري طلبيدم) و شما مشغول غذا خوردن بوديد، بر نخيزيد تا غذايتان تمام شود. به همين جهت بسيار اتفاق مي‌افتاد كه امام ما را صدا مي‌كرد و در پاسخ او مي گفتند: به غذا خوردن مشغولند و آن گرامي مي‌فرمود: بگذاريد غذايشان تمام شود.

يك‌بار غريبي خدمت امام رسيد و سلام كرد و گفت: من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. ازحج بازگشته‌ام و خرجي راه را تمام كرده‌ام. اگر مايليد مبلغي به من مرحمت كنيد تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد؛ زيرا من در شهر خويش فقير نيستم و اينك در سفر نيازمند مانده‌ام. امام برخاست و به اتاقي ديگر رفت و از پشت در دست خويش را بيرون آورد و فرمود: اين دويست دينار را بگير و توشه راه كن و لازم نيست كه از جانب من معادل آن صدقه دهي. آن شخص نيز دينارها را گرفت و رفت. از امام پرسيدند: چرا چنين كرديد كه شما را هنگام گرفتن دينارها نبيند؟ فرمود: تا شرمندگي نياز و درخواست را در او نبينم. امامان معصوم و گرامي ما در تربيت پيروان و راهنمايي ايشان تنها به گفتار اكتفا نمي‌كردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ويژه‌اي مبذول می‌داشتند.

يكي از ياران امام رضا علیه‌السّلام مي‌گويد: روزي همراه امام به خانه ايشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنايي بودند. امام در ميان آنها غريبه‌اي ديد و پرسيد: اين كيست؟ عرض كردند: به ما كمك مي كند و به او دستمزدي خواهيم داد. امام فرمود: مزدش را تعيين كرده‌ايد؟ گفتند: نه، هر چه بدهيم، مي‌پذيرد. امام برآشفت و به من فرمود: من بارها به اينها گفته‌ام كه هيچكس را نياوريد مگر آنكه قبلاً مزدش را تعيين كنيد و قرارداد ببنديد. كسي كه بدون قرارداد و تعيين مزد، كاري انجام مي‌دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهي، باز گمان ميكند مزدش را كم دادهاي ولي اگر قرارداد ببندي و به مقدار معين شده بپردازي، از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل كرده‌اي و در اين صورت اگر بيش از مقدار تعيين شده چيزي به او بدهي، هر چند كم و ناچيز باشد؛ مي‌فهمد كه بيشتر پرداخته‌اي و سپاسگزار خواهد بود.

«ابراهیم بن عبّاس صولی»، شاعر و نویسنده‌ای توانمند در عصر امام هشتم بود و مدتی در خدمت آن حضرت بوده است. او با دقت در رفتار آن حضرت، بخشی از سیره اخلاقی عبادی ایشان را این گونه روایت كرده است: هرگز ندیدم ابوالحسن الرضا علیه‌السّلام با كلامى در گفتارش به كسى جفا و یا درشتى كند و هیچ گاه ندیدم سخن كسی را قطع كند. او صبر می‌كرد تا سخن طرف مقابل تمام شود و سپس اگر لازم مى‌دید، كلامى می‌گفت. ندیدم كسى از او كاری یا مبلغی بخواهد و در توان آن حضرت باشد و آن خواسته را ردّ كند. هرگز نزد كسى پاى خود را دراز نمی‌كرد و در برابر همنشینان تكیه نمی‌داد و هرگز ندیدم از خدمتكاران و كارگزاران خود، كسى را بد بگوید و دشنام دهد، یا پیش چشم كسى آب دهان بیندازد.

هرگز ندیدم در خندیدن قهقهه کند، بلكه خنده‌اش تبسّم بود؛ چون خلوت می‌شد و سفره غذا براى او می‌گستردند، همه غلامان و خدمتكاران را بر سر سفره می‌خواند، حتى دربان خانه و نگهبان حیوانات را. او بسیار كم خواب بود و بسیار بیدارى مى‌كشید و بیشتر شب را به عبادت می‌گذراند. بسیار روزه می‌گرفت. سه روز روزه هر ماه از وى فوت نمى‌شد و می‌فرمود: این روزه مانند روزه گرفتن همه سال است. بسیار پنهانى صدقه می‌داد و احسان می‌كرد. صدقه را بیشتر در شب‌هاى تاریک انجام می‌داد و هر كس گمان می‌كند كه در فضل مانند او را دیده است، از او باور نكن.

 

منابع :

اخلاق رضوی ، نگاهی به رفتار فردی و اجتماعی امام رضا علیه‌السّلام بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی

سیره امام رضا علیه‌السّلام مرکز مطالعات و تحقیقات حوزه های نمایندگی ولی فقیه


مهر ولایت در آسمان ایران آیه الله جهرمی انتشارات بوستان کتاب                       

 


نشریات

اوقات شرعی

آمار سایت

کاربران
25399
مطالب
257
نمایش تعداد مطالب
1141144